بازیهای ویدئویی1 Video games بیشتر به عنوان یک رسانهی سرگرمی دیده میشوند. بیشتر مردم وقتی کلمه بازیهای ویدئویی را میشنوند، برداشتی منفی از آن به سراغشان میآید و اکثراً game را تهدیدی برای رفتارهای اجتماعی مثبت میدانند و معمولاً توسط رسانهها به عنوان عامل خشونت و رفتارهای کودکان و نوجوانان به تصویر کشیده میشوند. مثلاً رسانههای خبری، بازیهای ویدئویی تیراندازی اول شخص (FPS2First Person Shooting) را عامل خشونت شدید تیراندازی در مدرسه در دانشآموزان راهنمایی و دبیرستان میدانند. این موضوع باعث به وجود آمدن انگ در بین مردم، به ویژه والدین شد. عموم مردم، بازیکنان این رسانه یا به اصطلاح گیمرها3Gamers را افراد ضداجتماعی و دارای اضافه وزن میدانند که دائم در حین بازی چیپس و نوشابه میخورند و ساعتهای طولانی بازیهای ویدئویی انجام میدهند. با این حال، بسیاری از مطالعات ثابت کردهاند که بازیهای ویدئویی میتواند تأثیرات مثبتی نیز بر مخاطبین خود بگذارد و ژانرهای مختلف آنها به مجموعهای از مهارتها نیاز دارند. هدف این مقاله زدودن انگ بازیهای ویدئویی در عموم مردم و ایجاد آگاهی در مورد تأثیرات مثبت بازیهای ویدئویی است. با نوشتن این متن، امید میرود که این آگاهی در مخاطبین حاصل شود که همه بازیهای ویدئویی باعث خشونت نمیشوند، بلکه بازیهای ویدئویی میتوانند تأثیر مثبتی نیز در زندگی ما داشته باشند که به طور مثال میتوانند یادگیری، مهارتهای اجتماعی، مهارتهای شناختی و حل مسئله را تقویت کنند.
تصمیمگیری
تصمیمگیری راهی برای انتخاب اهداف در زندگی است و عملی است که نمیتوان آن را از زندگی انسان جدا کرد. بنابراین نیاز است که در تصمیمگیری مراقب بوده و از اکثر احتمالاتی که ممکن است در آینده رخ دهد را در نظر داشته باشیم. برای بهبود توانایی در تصمیمگیری سریع و صحیح، میتوان از برخی بازیهای ویدئویی به عنوان رسانهی آموزش و یادگیری استفاده کرد، مانند بازیهای تیراندازی اول شخص (FPS). بازیهای ویدئویی تیراندازی اول شخص زیرمجموعهای از بازیهای ویدئویی تیراندازی است که به وسیله اسلحه و سلاحهای مختلف انجام میشود. در این نوع بازیها، در منظر اول شخص مبارزهها شکل گرفته و گیمر، حرکات را از طریق چشمان قهرمان داستان تجربه کرده و کاراکتر بازی را در فضای سه بعدی کنترل میکند. در تحقیقی که بر روی بازیهای FPS و مهارت تصمیمگیری تمرکز داشت، متوجه شدند که بسیاری از شرکت کنندگان پس از انجام بازیهای FPS رقابتی، تأثیر مثبتی بر مهارتهای شناختی خود احساس میکنند. به نوعی، شرکتکنندگان میگفتند که میتوانند به سرعت تأثیر گزینههای موجود را مقایسه کرده و دقیقاً بهترین تصمیم را انتخاب کنند. همچنین توانایی تصمیمگیری افراد میتواند با انجام بازیهای استراتژیک نیز بهبود یابد. به عنوان مثال، اگر در حال بازی DOTA هستید و میخواهید تصمیم بگیرید که کدام قهرمان برای مبارزه با حریفتان مناسبتر است، باید به نقاط ضعف و قوت قهرمان خود و حریفتان فکر کنید و سپس تصمیم نهایی را اخذ کنید.
در یک آزمایش تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی fMRI، محققان واکنشهای رفتاری و مغزی بازیکنان بازیهای ویدئویی4Video Game Players و بازیکنان بازی غیر ویدئویی5 None Video Game Players را در طول تکالیف مربوط به تصمیمگیری بررسی کردند. در پاسخ رفتاری، گیمرها به طور کلی تقریباً 190 میلیثانیه سریعتر و 2 درصد دقیقتر از NVGP بودند. در پاسخهای مغزی، با مقایسه درصد تغییرات سیگنال در نواحی مغزی که معمولاً فعال میشوند، متوجه شدند که گیمرها تغییراتی مرتبط با افزایش سیگنال مرتبط با تکلیف را در شکنج زبانی راست، ناحیه حرکتی مکمل6 supplementary motor area و تالاموس چپ مرتبط با بهبود واکنش رفتاری داشتند. فعالیتهای شبکه عملکردی هدایت شده به سمت SMA و تالاموس چپ نیز افزایش یافت. این نتایج اطلاعات جدیدی در مورد سازوکار مغز در مواجهه با بازیهای ویدئویی ارائه میدهد که میتواند زمینهساز بهبود تواناییهای تصمیمگیری حسی – حرکتی به دنبال انجام بازیهای ویدئویی باشد.
انعطافپذیری شناختی
انعطافپذیری شناختی توانایی اساسی برای ارزیابی و انطباق عملیات روانشناختی جاری و هماهنگ کردن تخصیص فرایندهای شناختی به طور مناسب در وضعیتهای تصمیمگیری است. انعطافپذیری شناختی یکی از جنبههای اصلی از شناخت است که شامل هماهنگی منابع شناختی در سطوح پایین ادراک و تغییر نقشها در سطوح بالاتر است و با هوش سیال و بهزیستی روانشناختی مرتبط است. انعطافپذیری شناختی احتمالاً توسط یک ناحیه عصبی منفرد به وجود نمیآید، بلکه حاصل از عملکرد شبکههای گسترده است که شامل قشر جلوی پیشانی و قشر آهیانه فوقانی راست است. یک احتمال این است که برای تنظیم این شبکه توزیع شده، آموزش گستردهای که فرایندهای متعدد مرتبط با انعطافپذیری شناختی را درگیر میکند، مورد نیاز است. یکی از فعالیتهایی که میتواند انعطافپذیری شناختی را تقویت کند، بازیهای استراتژیک است. بازی استراتژی زمان واقعی7 Real Time Strategy ه دلیل اینکه در آن بازیکن باید توجه خود را در طول چند ساعت بین منابع اطلاعاتی مختلفی جابهجا کند و روی برخی از منابع به مدت طولانیتری توجه خود را ثابت و پایدار نگه دارد، کاندیدای عالی برای تنظیم این شبکههای قشر مغز است. همچنین در مقالهای مروری مشخص شد که بازیکنان بازیهای استراتژی زمان واقعی (RTS) در انعطافپذیری شناختی از بازیکنان تیراندازی اول شخص (FPS) بهتر عمل میکنند (Reynaldo et al، 2021).
بازی RTS شامل ایجاد، سازماندهی و فرماندهی یک ارتش در برابر ارتش دشمن در یک نقشه در زمان واقعی است، که برای پیروزی، گیمر باید در زمان واقعی و به طور همزمان، با موقعیتهای اصلی و فرعی بازی که به سرعت در حال تغییر هستند، خود را سازگار کرده و منابع مختلف از جمله منابع مالی و اطلاعات مربوط به حریف را مدیریت کند. در یک تحقیق از شرکتکنندگان خانم که به ندرت بازیهای استراتژیک بازی میکردند، خواستند که به مدت 40 ساعت بازی Starcraft را بازی کنند. قبل و بعد تحقیق از آنها آزمونهای اندازهگیریهای انعطافپذیری گرفته شد که شامل تست شبکه توجه (ANT)، استروپ، تغییر تکالیف، تکلیف حافظه چند مکانی و آزمون فاصله عملیاتی بود. در این مطالعه نشان داده شد که انعطافپذیری شناختی یک مهارت قابل آموزش است. چهل ساعت تمرین در یک بازی RTS که بر نگهداری سریع و همزمان، ارزیابی و هماهنگی بین اطلاعات و منابع عملی متعدد تأکید دارد، میتواند برای ایجاد تغییر در انعطاف پذیری شناختی مؤثر میباشد (Glass et al، 2023).
توجه
بسیاری از مطالعات تا به امروز نشان دادهاند که بازیکنان بازیهای ویدئویی اکشن (AVGP)8action video game players در انواع وظایف شناختی و ادراکی از بازیکنان بازیهای غیر ویدئویی (NVGP)9nonvideo game players بهتر عمل میکنند. بسیاری از مقالات، توانایی بازی ویدئویی اکشن برای بهبود کنترل توجه را ثابت میکنند. در یک تحقیق، شرکتکنندگانی که با استفاده از بازیهای ویدئویی اکشن آموزش دیدهاند، در کارهایی که نیز به توجه گزینشی و تقسیم شده است، بهتر از افراد گروه کنترل عمل کردند. در بازیهای اکشن نیاز است گیمر همزمان توجه خود را به چند نقطه مختلف که از آنجا دشمن درحال شلیک است، تقسیم کند. به همین دلیل است که انجام این دست از بازیها میتواند عملکرد ردیابی اشیای چندگانه (MOT) 10multiple object tracking را تقویت کند (Green & Bavelier، 2015؛ Kefalis et al، 2020).
یکی از آزمونهایی که توجه تقسیم شده را اندازهگیری میکند، آزمون میدان دید مفید (UFOV)11Useful Field of View است. وظیفه UFOV سنجش توانایی افراد در استخراج اطلاعات ارائه شده به صورت خلاصه، از یک میدان دید گسترده و شلوغ است. یافتههای مقالهای نشان میدهد که انجام منظم بازیهایی که حاوی اجزای اکشن هستند، با افزایش توانایی افراد در استخراج اطلاعات ارائهشده به طور خلاصه از یک صحنه بصری گسترده و شلوغ، همراه است. همچنین از دیگر بازیهایی که میتواند توانایی توجه تقسیم شده و انجام چند کار به طور همزمان12Multitasking را ارتقا دهد، بازیهای در سبک نقشآفرینی (RPG) 13Role Playing Games است. در بازیهای RPG بر کاوش و جستجو به منظور جمعآوری آیتمهای خاص و امتیازات تجربه (XP)14Experience points برای توسعه شخصیت بازیکن تأکید دارند. امروزه به این دلیل که عنصر اکشن در بازیهای نقشآفرینی اضافه شده و به همین علت تأثیرگذاری آنها بر شناخت، مشابه بازیهای اکشن میباشد (Dale et al، 2020).
ارسال پاسخ